خورشیدخانم

ساخت وبلاگ
از فراموش کردن حرف هایم از لال شدنم زمانی که شنونده ای دارم از بغض هایی که گشاده نمی شوند وقتی می گویی اگر می خواهی گریه کن از شعرهایی که به دنیا نیامده می میرند یکی یکی سِقط می شوند از این که به دلم مانده دوباره شعری برای معلم مهربان شعرها بفرستم که چیز به این مهمی فراموشم می شود خفه شدم از نق زدن، غر غر کردن، قاه قاه خندیدن دیوانه وار   دلم یک روز کامل سکوت می خواهد یک گوشه خلوت یک خودکار یک دفتر یک دنیا حرف... خورشیدخانم...
ما را در سایت خورشیدخانم دنبال می کنید

برچسب : خفه شدم,خفه شدم از بغض,خفه شدم از دلتنگی, نویسنده : mehr81o بازدید : 120 تاريخ : دوشنبه 29 آذر 1395 ساعت: 7:56

دلم نق نقو شده... بهانه میگیرد ببین چه مهربانی ها کرده ای که دارد پایش را محکم زمین می‌کوبد و بهانه ات را میگیرد خوب خودت که میدانی... فقط کلام تو است که آرامش میکند صدای طپش های قلب تواست که رامش میکند نفسم... خورشیدخانم...
ما را در سایت خورشیدخانم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehr81o بازدید : 109 تاريخ : دوشنبه 29 آذر 1395 ساعت: 7:56

سلام نق نقو جان.....!   میدانی این روزها کارم شده مرور کردن تمام حرفهایی که بین من و تو رد و بدل شد...   راه میروم فکر میکنم ، غذا میخورم فکر میکنم ، موقع خواب فکر میکنم! به ساعاتی که کنار تو نفس میکشیدم و گمان میکردم همیشگی ست و هیچوقت به ذهنم خطورنمیکرد زمانی میرسد که به گذشته خودم حسادت کنم!   میدانی نق نقو جان ؛ این روزها خاطرات تو با ارزش ترین چیزهایی ست که در این زندگی دارم...   میدانی امروز یاد چه افتادم؟ خورشیدخانم...
ما را در سایت خورشیدخانم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehr81o بازدید : 103 تاريخ : دوشنبه 29 آذر 1395 ساعت: 7:55

یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفتدیوانه ای به دام جنونم کشید و رفت   پس کوچه های قلب مرا جستجو نکرداما مرا به عمق درونم کشید و رفت   یک آسمان ستاره ی آتش گرفته رابر التهاب سرد قرونم کشید و رفت   من در سکوت و بغض و شکایت ز سرنوشتخطی به روی بخت نگونم کشید و رفت   تا از خیال گنگ رهایی رها شومبانگی به گوش خواب سکونم کشید و رفت   شاید به پاس حرمت ویرانه های عشقمرهم به زخم فاجعه گونم کشید و رفت   تا از حصار حسرت رفتن گذر کنمرنجی به قدر کوچ کنونم کشید و رفت   دیگر اسیر آن من بیگانه نیستماز خود چه عاشقانه برونم کشید و رفت خورشیدخانم...
ما را در سایت خورشیدخانم دنبال می کنید

برچسب : به مسلخ خونم کشید و رفت,دیشب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت,یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت, نویسنده : mehr81o بازدید : 121 تاريخ : دوشنبه 29 آذر 1395 ساعت: 7:55